“آی تو، تو کـــــه فریب من و چشمان منی تو که گندم، تو که حوا، تو که شیطان منی تو که ویران من بی خبر از خود شده ای تو که دیوانه ی دیوانه تر از خود شده ای” در نگــــــــــــــاه تو که پیوند زد اندوه مرا چه کسی گل شد و لبخند زد اندوه مرا
محمـد حسیـن بهـرامـیان